نویسندگان:
فریده استیان1 ، حمید محمدقاسمی2 ، محمدهادی یدالله پور3 .1دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث
2هییت علمی دانشگاه آزاد ساری
3هییت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل
چکیده فارسی: می دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه، اعتماد متقابل افراد اجتماع نسبت به یکدیگر است اصولا آنچه جامعه را از صورت آحاد پراکنده بیرون میآورد و همچون رشته های زنجیر به هم پیوند میدهد، همین اصل اعتماد متقابل است که پشتوانه فعالیتهای هماهنگ اجتماعی و همکاری در سطح وسیع می باشد عهد و پیمان و سوگند، تاکیدی است بر حفظ این همبستگی و اعتماد متقابل، اما آن روز که عهد و پیمانها پشت سر هم شکسته شود، دیگر اثری از این سرمایه بزرگ اعتماد عمومی باقی نخواهد ماند و جامعه به ظاهر متشکل، تبدیل به آحاد پراکنده فاقد قدرت می شود در آموزه های دینی به همان اندازه که درباره وفادارى به عهد و پیمان تاکید شده، از پیمان شکنى و بى وفایى نکوهش شده است از جمله آثار پیمان شکنی می توان از خروج از دایره ایمان، خسران و زیانکاری، مورد لعن الهی قرار گرفتن، رانده شدن از رحمت الهی، خشم وعذاب الهی، قساوت دل ، ذلت و خواری، گسستگی و اختلافات درونی، نفاق، غربت و سرگردانی و آسیبهای اجتماعی نام برد در این مقاله بررسی این موارد پرداخته و نمونه هایی از عهد شکنی در تاریخ همراه با علل آن پرداخته خواهد شد