نویسندگان:
محمدحسین مهدوی نژاد1 ، مهدی اخوت2 .1استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه پیام نور
2دانشجوی دکتری رشته فلسفه دین دانشگاه پیام نور
چکیده فارسی: از مسائل مهم در معرفت شناسی دینی معاصر، موضوع بنیان نظام معرفتی است و از موارد اساسی آن، بحث از مهم ترین رکن معرفت؛ یعنی توجیه معرفت است، با این محور که توجیه چگونه حاصل می شود؟ و چه عواملی در توجیه نقش دارند؟ از عوامل مؤثر در توجیه، تأثیر نقش جامعه و عوامل اجتماعی است که برخی از فیلسوفان دین و جامعه شناسان علم به این امر توجه نموده اند، به گونه ای که معرفت، گویا توجیه خود را از زمینه و نحوه زندگی اجتماعی به دست می آورد این نگاه در کل منجر به مشکلاتی از جمله نسبیت گرایی در معرفت و نیز جبرگرایی آن شده است اما با در نظر گرفتن مجموع نظرات ارائه شده در این باب و دقت عقلی و فلسفی به هویت اجتماعی انسان و اصل دین و تعین های اجتماعی آن و نگاهی به تأثیر دوسویه معرفت اجتماعی در روند توجیه، می توان به گونه ای تأثیر جامعه را در نظر گرفت که نه تنها مشکلات فوق را ندارد، بلکه در حصول توجیه و تعمیق آن، اصل اختیار و هویت اجتماعی انسان لحاظ شده است این معرفت مؤثر با پایه توجیه متناسب، علاوه بر اینکه دارای اعتبار است با تشخص جمعی خود اثرگذار است نوشتار حاضر با تبیین ارتباط دوسویه معرفت شناسی و جامعه در پرتو بیان نگاه اول؛ یعنی «معرفت دینی اجتماعی» درصدد ارائه طرح و نگاه دیگری به نام «معرفت اجتماعی دینی» است تا در فراسوی آن بتوان مسئله معرفت را از زاویه دیگری در نظر گرفت