چکیده فارسی: انسان ها از اشیائی که خداوند متعال خلق کرده است بهره می برند، و این بهره مندی را تعمیم داده از همنوعان خود نیز می خواهند استفاده بکنند که سبب تزاحم ومنافع انسان ها می شود، و اگر رهبری برای جامعه وجود نداشته باشد منجر به هرج و مرج می شود و فقط آن کسی می تواند اداره امور را به دست بگیرد که قوانین عادلانه الهی را به اجرا بگذارد و رهبری اش به تأیید الهی رسیده باشد پیامبر اکرم ص علاوه بر نبوت و رسالت ، منصب امامت و رهبری جامعه اسلامی را به عهده داشت و برای بعد از خودش نیز رهبرانی به صورت ائمه اثنی عشری علیهم السلام تعیین فرمود امام رهبری دینی، اجتماعی و اخلاقی مردم را به عهده دارد و برای مردم معارف الهیه را بیان می کند ، امور اجتماعی را به دست می گیرد و از نظر اخلاقی اسوه ای برای تمام انسان هاست اینکه امام توسط چه کسی تعیین می شود میان دکتر شریعتی با علامه طباطبایی و شهید مطهری اختلاف است، شریعتی می گوید امامت یک حق ذاتى است، ناشى از ماهیت شخص که مبدا خود امام است، نه عامل خارجى انتخاب و نه انتصاب؛ منصوب بشود یا نشود، منتخب مردم باشد یا نباشد، امام هست در مقابل علامه طباطبایی و شهید مطهری معتقدند که با وجود معصوم جای انتخاب نیست و از ناحیه پیامبر اکرم ص نص کافی در خصوص تعیین امام و جانشین پیامبر رسیده است از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، حکومت اسلامی، حکومتی است که حاکم آن کسی باشد که آشنایی کافی از اسلام داشته باشدو قوانین اسلامی را درجامعه به اجرا در آورد ودر به فعلیت رسیدن حکومت اسلامی مردم نقش مهمی را ایفا می کنند شریعتی می گوید مسئولیت حکومت این است که باید رهبری و تربیت مردم را به بهترین شکل و براساس یک مکتب تعهد کند که در این صورت معلم و رهبر مردم است