نویسندگان:
فرحناز پورمهدی1 .1کارشناس زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه آزاد دزفول،دانشگاه آزاد اسلامی،ایران
چکیده فارسی: حق آزادی بیان و اندیشه ، قوام دهنده ی حیات، شخصیت و عقلانیت انسانهاست، عقلانیتی که به کشف حقیقت بیانجامد تردیدی نیست که آزادی بیان و عقیده در حقوق و قوانین اسلام پذیرفته شده و معنایش اینست که آدمی حق دارد خطا کند و حق دارد رای و سخن خطای خود رابدون واهمه ی مجازات و افتادن در تنگنا یا دیدن عقوبت و محروم شدن از حقوق اجتماعی و سیاسی ، بیان و اظهار کند همچنان که حضرت علی ع در دوران پنج ساله ی خلافتشان نسبت به اعتراض مخالفانش خوارج که رودرروی ایشان و در انظار عمومی صورت میگرفت، بسیار بزرگورانه و با سعه ی صدر برخورد می نمود هر کسی در اندیشیدن ازاد است و اساسا اندیشیدن قابل تحدید و تحمیل نیست ، از این رو هیچکس را به سبب نادرستی اندیشه نمی توان موردنکوهش قرار داد هر آنجه از تنوع فکری ، اندیشه سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی نصیب بشر امروزی شده ، نتیجه ی آزادی بیان و اندیشه است و هر نظام سیاسی ای کهبه رشد و پیشرفت و عدالت اهمیت میدهد که سلب این آزادی ها موجب استبداد گردیده و یکی از آسیبهایست که حکومت ها را تهدید می کند بلکه موجبات بسط آزادی های سیاسی و اجتماعی را نیز فراهم می کند مقاله ی حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی میزان ، کییت و بستر آزادی بیان در جامعه و تعامل آن با حکومت، نشان دهد که آزادی «بیان » با آزادی «عمل« متفاوت است و دیگر اینکه آزادی بیان و عقیده ابزاری است برای تبادل آزاد اطلاعات و ارتباط آزاد بین مردم و دولت که البته این ابزار مطلق نبوده و محدودیت هایی نسبی از جمله « امنیت عمومی» و «اخلاق» دارند