چکیده فارسی: فرزندآوری، یکی از مسائل مهم پیش روی جوامع گوناگون است که از ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، فقهی، حقوقی و اخلاقی، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی این مسئله، با نگرش اخلاقی به دلیل حیثیتهای مهم علم اخلاق در زندگی حائز اهمیت است. در اخلاق هنجاری، که یکی از شاخههای علم اخلاق است، سه نظریه وظیفهگرایی، پیامدگرایی و فضیلتگرایی مطرح است. دراینمیان، سودگرایی که شاخهای از پیامدگرایی به شمار میآید و بیشترین رواج را در غرب دارد، به تبیین استدلالهایی بر درستی یا نادرستی فرزندآوری به لحاظ اخلاقی پرداخته است. سودگرایان معتقدند اگر فرزندآوری نتایج مطلوبی در پی داشته باشد، به لحاظ اخلاقی، درست و در غیر این صورت، نادرست است. سودگرایان برای اخلاقیبودن فرزندآوری، به دلایل متعددی پرداختهاند؛ از جمله: دلایل اقتصادی و دلایل روانشناختی. با توجه به اهمیت مسائل اقتصادی در جهان امروز، بررسی این دسته از دلایل سودگرایان، از اهمیت ویژه برخوردار است. در این مقاله، به روش عقلی به بررسی و نقد استدلالهای سودگرایان بر اخلاقیبودن فرزندآوری پرداخته شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، نقدهایی با عناوین تنزل انسان از جایگاه خود، جواز سقط جنین و نوزادکشی، جواز بهکشی، صنعتیشدن و کاهش نیاز به نیروی کار انسانی، جواز سقطکردن جنینهای ناقص و فرزندان معلول، عدم ملازمه افزایش جمعیت و منفعت اقتصادی و لزوم تقدم منفعت اقتصادی خانواده بر استدلالهای سودگرایان در اخلاقیبودن فرزندآوری در دو بعد منفعت اقتصادی خانواده و اجتماع وارد است. بنابراین برای اخلاقیبودن فرزندآوری باید به دنبال اقامه استدلالهای وظیفهگرایانه بود.