چکیده فارسی: این مقاله با الگوبرداری از تحلیلهای جامعه شناسانه ای که بیشتر جهت توجیه و شناخت علل انقلاب های سیاسی مطرح شده اند، نگاهی به تاثیرات تحریم مقطعی بر اقتصاد ایران داشته و سعی نموده است تا مواضع سیاستمداران را در تقویت و یا تضعیف این تاثیرات ملاحظه نماید نقطه اتکای تحلیل بر مفهوم اقتصاد مقاومتی قرار داشته و دلایل اهمیت این موضوع در نظر و در عمل در چارچوب دو نظریه ی محرومیت نسبی و توسعه دیرهنگام تحلیل شده است نظریه ی اول از علم روانشناسی وارد علم سیاست و جامعه شناسی انقلابات شده است و نظریه دوم حاصل تحلیل مقایسه ای بنیامین اسمیت از وضعیت ایران و اندونزی به این زمینه ی مطالعاتی وارد شده است فرضیه ی این تحقیق بیان میدارد که تحریم مقطعی نظام اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران در صورتی که جوانب مثبت آن به خوبی توسط سیاستمداران کشور مورد شناخت و برنامه ریزی قرار بگیرد، می تواند به ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کرده و وضعیتی به معنای واقعی کمه برد برد را پدید آورد سوال اصلی تحقیق آن است که اتخاذ چه مواضعی بر راهبرد برد برد اقتصاد مقاومتی تاثیر می گذارد؟ روش تحقیق مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل های ثانویه ی انقلابات و تحلیل محتوای موضع گیری های غالب ا آشکار سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران می باشد