نویسندگان:
غلامرضا رحیمی1 ، البرز مقتدرمنصوری2 .1استادیار مدیریت دولتی ، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب، ایران
2دانشجوی دکتری مدیریت دولتی ، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب، ایران
چکیده فارسی: کسب و کار در قرن بیست و یکم ابعاد جهانی یافته است و نیاز به معاشرت با کسانی را دارد که از فرهنگهای متفاوتی برخوردار و همواره به یک ضرورت در کسب و کار تبدیل شده است به رغم مدرنیزه شدن سریع دنیا، تغییر فرهنگ آهسته صورت میگیرد بی تفاوتی نسبتبه این فرهنگها میتواند تاثیر منفی داشته از سوی دیگر فرهنگهای متفاوت مشتریان سازمان را در ارائه خدمات به مشتریان ناکام میگذارد بنابراین یکی مفاهیم مهمی که برای سازگاری با فرهنگهای دیگر مورد توجه قرار گیرد هوش فرهنگی است هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه هوش فرهنگی کارکنان بر روی عملکردشان و هماهنگی آن با استراتژیهای سازمان مورد نظر است پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و جامعه مورد مطالعه ی آن شامل کلیه کارمندان کارخانه ماشین سازی تبریز سال 1391 بود حجم نمونه بصورت کلشماری تعیین و 81 نفر از کارمندان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین شد نتایج پژوهش حاضر نشان داد که همه خرده مقیاسهای هوش فرهنگی کارکنان عامل رفتاری، انگیزشی، دانشی شناختی و راهبردی فراشناختی بر عملکرد شغلی ایشان تاثیر مثبت دارند و هیچ یک از صفات جنسیت، تحصیلات، سابقه کار و سن کارکنان با هوش فرهنگی آنها رابطه معنی داری ندارد