چکیده فارسی: بخش زیادی از عدم موفقیت دانش آموزان بخصوص در دوره ی ابتدایی مربوط به ناتوانی های یادگیریست هدف از این تحقیق بررسی اثر بخشی شیوه های آموزشی درکاهش ناتوانی های یادگیری دانش آموزان ابتدایی بوده وکه باروش پیمایشی طولی و با نمونه آماری برابر 40 نفر دانش آموز دختر و پسر دارای ناتوانی های یادگیری دبستان های ابتدایی که به روش طبقه ای و در نهایت تصادفی ساده انتخاب شدند وبا ابزارهای مصاحبه ، مشاهده ، پرسشنامه ، بررسی اسناد مربوط به موضوع تحقیق وتکالیف کلاسی ، دفاتراملا و ریاضی و نتایج ارزشیابی های مستمر انجام شد نتایج بیانگر اینست که در بین دانش آموزان دوره ی ابتدایی دیسگرافی و ناتوانی های یادگیری اجتماعی عاطفی ، نسبت به سایر ناتوانی های یادگیری شیوع بیشتری دارد و شیوه های آموزشی فردی یا گروهی مناسب می تواند به رفع و یا کاهش این اختلالات کمک شایانی بنمایندو درکاهش آن مؤثر باشند