نویسندگان:
خسرو رشید1 ، فضل الله حسنوند2 ، صفدر نبی زاده3 ، عابده رشتی4 .1دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
2کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
3دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
4کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
چکیده فارسی: طلاق عاطفی یک پدیده پنهان در زندگی زوجهاست که میتواند منجر به پیامدهایی ناگوار برای خانواده شود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی برخی عوامل برونفردی مؤثر بر طلاق عاطفی در زنان ایرانی انجام شده است. بدین منظور از میان زنان مراجعهکننده به مراکز مشاورهی شهر همدان که به سبب اختلافات زناشویی مراجعه کرده بودند، 120 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه پژوهشگر ساخته طلاق عاطفی و مؤلفههای اثرگذار بر آن پاسخ دادند. سپس دادههای پژوهش به روش تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی تجزیه و تحلیل شدند. میزان پایایی پرسشنامه بکار رفته در پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر با 95/0 محاسبه گردید. یافتهها نشان داد که همهگیری طلاق بهعنوان یک متغیر اجتماعی بر طلاق عاطفی تأثیر مثبت دارد. همچنین، یکنواختی زندگی و کوشش برای داشتن حقوق مساوی به ترتیب دارای اثر مثبت و منفی بر طلاق عاطفی بودند. یافتهها نشانگر تأثیر مثبت اختلاف سطح خانوادگی بر میزان طلاق عاطفی بود. بر اساس آنچه در این پژوهش به دست آمد میتوان استنتاج نمود که در سالهای اخیر به سبب همهگیر شدن طلاق در میان جوانان، نوعی اپیدمی گسستگی خانوادگی و تزلزل پیوندی ایجاد شده که موجبات جدایی عاطفی و احساسی بین زوجین شده است. از سویی مصرفگرایی و گرایش به تشریفات و تجملات در میان خانوادهها موجب شده تا تفاوت میان خانوادههای غنی و فقیر نمود بیشتری بیابد و اختلاف سطح خانوادگی بهعنوان یکی از عوامل جداییساز میان زنان و مردان هویدا گردد.
Exploring Effective External Factors on Emotional Divorce among Women
English Abstract: Emotional divorce is a hidden phenomenon in the lives of couples, which can lead to disastrous consequences for the family. Therefore, the present study aimed to explore some external factors affecting emotional divorce in Iranian women. For this purpose, 120 women, who were referred to Hamedan Counseling Centers for marital conflicts, were selected through accessible sampling method. The women also responded to a researcher-made questionnaire on emotional divorce and the effective factors related to it. Data were analyzed by hierarchical regression analysis. The reliability of the questionnaire used in the research was calculated to 0.95 using Cronbach's alpha. Results showed that prevalence of divorce as a social factor has positive effect on Emotional divorce. Also, tediousness of life and effort for having equal rights, respectively, have positive and negative effect on Emotional divorce. The findings also indicated positive effect of family level differences on emotional divorce. From the results of this study, it may be inferred that, in recent years, because of the pervasiveness of divorce among young people, a family epidemic fragmentation has caused instability and a divide in the emotional bonds between couples. On the one hand, consumption, formalities and luxury trends among families has led to differences between the rich and poor families and these differences have been manifested as one of the factors of separation between men and women.