چکیده فارسی: باتوجه به اهمیت رضایت از زناشویی در تحکیم خانواده، در پژوهش حاضر میزان رضایت از زندگی زناشویی و عوامل مؤثر بر آن در میان زنان و مردان متأهل 18 - 60 سال شهر تهران بررسی شد که حداقل یکسال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. درتدوین چهارچوب نظری این پژوهش،از نظریههای روانشناختی، جامعهشناختی و ارتباطات استفاده شد. روش مورد استفاده پیمایش و دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه 400 نفر از زنان و مردان متأهل مناطق2، 8 و 15 شهر تهران که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و روش نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شده است. برای تحلیل دادهها، از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافتهها نشان داد که میزان رضایت از زندگی زناشویی با میزان عشق و علاقه، طول مدت زندگی زناشویی، اختلاف سنی زوجین، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان تحصیلات زوجین رابطة معنادار دارد، هم چنین یافتههای پژوهش وجود رابطة معنادار بین متغیر وابسته یعنی رضایت از زندگی زناشویی و دیگر متغیرهای مستقل پژوهش یعنی، میزان استفاده از رسانهها، تحصیلات همسان زوجین، میزان درآمد خانواده و وضعیت اشتغال زنان متأهل ( شاغل و خانهدار) را تأیید نکرد. سرانجام، نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که تنها متغیر مستقل باقیمانده در معادله یعنی میزان عشق و علاقه زوجین به یکدیگر در حدود 40% از متغیر وابسته را تبیین میکند.
The Study of Marital Satisfaction and its Determinants on Married Women and Men in Tehran City
English Abstract: Regarding the importance of marital satisfaction, present study is on marital satisfaction and its determinates on married men and women between 18 to 60 years old in Tehran, that at least one year of their marital life has passed. Theories used in the theoretic frame work are psychological, sociological and communication theories. The method used was survey and data were collected through questionnaires. A sample of 400 married women and men in”2,8 and 15” regions of Tehran municipality was selected using stratified sampling. Data were analyzed by statistical and descriptive tests. Results showed that, there is a significant relationship between levels of marital satisfaction and love, duration of marriage, age difference, educational level, gender and socio-economic status. Our findings did not confirm a significant relationship between dependent variable and other independent variables, namely, the use of media, educational equality, income of family and satisfaction of employed women.