نویسندگان:
و علیرضا صادقزاده قمصری1 ، سید مهدی سجادی2 ، محسن ایمانی3 ، مریم بناهان4 .1دانشگاه تربیت مدرس
2استاد گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
4عضو گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهراء س، تهران، ایران.
چکیده فارسی: یافتن منشاء و ریشه یک تفکّر مستلزم واکاوی در نظرات گذشتگان و رویکردهای سلف است. تردید و انکار رویکرد پساساختارگرایی نسبت به صحت، اعتبار و فراگیری اصول اخلاقی و نفی مرجعیت آنها نیز حاصل فرایندی تدریجی درگذر زمان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تبیینی- تبارشناختی ریشههای مرجعیتزدایی پساساختارگرا از اخلاق را در رویکردها و نهضتهای فکری ماقبل آن جستجو کرده است؛ و از این رهگذر دریافته است که پیشفرضهای اساسی مرجعیتزدایی پساساختارگرا متأثر و ملهم از برخی رویکردهای فکری و نگرشهای ارزشی است؛ و همچنین با استخراج مؤلّفههای مرجعیتزدایی اخلاقی از بطن نظرات و مبانی فلسفی پساساختارگرایی و با نگاهی انتقادی برآن، راه را بر فهم و تحلیل واقعگرایانه و عمیقتر رویکرد اخلاقی پساساختارگرا گشوده است.
A critical post-structuralist view of morality de-authorization and its components
English Abstract: To discover the roots of any idea, one needs to re-examine previous ideas and approaches. The post-structuralist denial of the accuracy, validity, and comprehensivity of moral principles and their authority is the result of a gradual process over time. In this paper, the roots of post-structuralist de-authorization of morality are explored within the pre-structuralist ideas and approaches. It is shown that the post-structuralist basic assumptions in de-authorizing morality stem from certain attitudes and approaches. Critically delineating the components of the de-authorization approach from within the post-structuralist views and principles, paves the way for a realistic understanding of post-structuralist approach to morality.