نویسندگان:
احمد عابدی1 ، بهار رشیدی2 ، سالار فرامرزی3 .1استاد گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
2دکتری تخصصی، گروه روانشناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
3استاد گروه روانشناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
چکیده فارسی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلۀ مبتنی بر تئوری تغییر ذهنیت دوئیک بر جهتگیری منفی به مشکل و ناامیدی در دانشآموزان دبیرستانی بود. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب شیوۀ انجام، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه گواه بود. جامعۀ آماری شامل دانشآموزان دختر دبیرستانی (دورۀ دوم) شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاسهای جهتگیری منفی به مشکل (NPOQ) و ناامیدی بک (BHS) بود. 183 دانشآموز پرسشنامهها را تکمیل کردند. در مرحلۀ اول غربالگری، 50 دانشآموز که نمرات بالاتری بهدست آوردند به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در مرحلۀ دوم، براساس ملاکهای ورودی، 30 نفر بهصورت تصادفی در گروه مداخلۀ تغییر ذهنیت دوئیک (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش هشت جلسۀ 90 دقیقهای مداخلۀ گروهی دریافت کردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مانکوا و نرمافزار SPSS-23 تحلیل شد. یافتهها نشان داد در پسآزمون جهتگیری منفی به مشکل، بین گروهها تفاوت معنیداری وجود دارد (01/0>P) و مداخله تغییر ذهنیت موجب کاهش جهتگیری منفی به مشکل شده است، اما در متغیر احساس ناامیدی، تنها بر ابعاد ناامیدی در دستیابی به خواستهها و انتظار منفی از آینده اثربخش بوده است. براساس نتایج مداخلۀ انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک با ارائۀ راهبردهای انگیزشی و جهتگیری مثبت، کاهش انتظارات منفی از آینده و امیدواری در دستیابی به خواستهها موجب تغییر نگرش در دانشآموزان میشود و آنان را بهسوی اهداف امیدوارانه همراه با اندیشۀ مثبت نسبت به حل مسائل سوق میدهد. از اینرو پیشنهاد میشود از این مداخله در جهت کاهش و بهبود مشکلات روانشناختی دانشآموزان استفاده شود.
The Effectiveness of Dweck’s Mind Set Intervention on Students’ Negative Orientation Towards Problem and Hopelessness during the COVID-19
English Abstract: Aim: The aim of the present study was to investigate the Effectiveness of Dweck’s Mindset intervention on negative orientation towards problem and hopelessness in high school students. Method: The present study is an applied type and the project’s plan was a quasi-experimental study(pretest-posttest) and a control group. The statistical population consisted high school students (female) in Isfahan who were selected using multi-stage random sampling method. Negative Orientation Towards Problem questionnaire(NPOQ) and The Beck Hopelessness Scale(BHS) were research tools. 183 students completed the questionnaires. In the first screening step, 50 students were selected by purposive sampling. 30 students were randomly placed in the second step into experimental(n=15) and control groups(n=15). The experimental group received 8 sessions. Data were analyzed using MANCOVA by SPSS-23. Findings: There was a significant difference between experimental and control groups in the negative orientation towards problem(P<0.01) and Dweck’s Mind Set reduced that. But in the hopelessness Scale, it has only been effective on the dimensions of despair in achieving desires and negative expectations of the future. Conclusion: Based on the results the motivational Dweck’s MindSet intervention has been affected on diminish negative orientation to the problem, negative expectations of the future and hope in achieving the desires.