نویسندگان:
ناهید سادات شریفی1 ، سمیه رباط میلی2 ، شهریار شهیدی3 ، رضا قربان جهرمی4 .1دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2استادیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
3استاد گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
4ستادیار گروه روانشناسی، دانشکدۀ علوم انسانی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چکیده فارسی:
والدین در دو گروه زنان خیانتکرده و خیانتدیده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توصیفی از نوع علی-مقایسهای است. جامعۀ آماری مطالعه را زنان متأهلی تشکیل دادهاند که در مناطق 22 گانۀ شهر تهران زندگی میکردند و در فاصلۀ زمانی 1399-1398 به همسر خود خیانت کرده یا خیانت دیده بودند. برای انتخاب نمونه از نمونهگیری دردسترس اسـتفاده شد. نمونه شامل 61 زن خیانتکرده و 57 زن خیانتدیده است. دادهها بهکمک دو پرسشنامۀ طرحوارههای یانگ (YSQ-SF3) و سبک فرزندپروری یانگ (YPI) جمعآوری بهکمک آزمون تی مستقل و نرمافزار SPSS تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد بین طرحوارههای ناسازگار اولیه در زنان خیانتکرده و زنان خیانتدیده اختلاف معناداری وجود دارد (66/0= d) و جز طرحوارۀ نقص-شرم که زنان خیانتدیده در آن نمرۀ بالاتری کسب کردند، نمرۀ زنان خیانتکرده در طرحوارههای محرومیت هیجانی، طردشدن-بیثباتی، بیاعتمادی-آزاردیدن، استحقاقداشتن-بزرگمنشی، خویشتنداری-خودانضباطی و جلبتوجه-تأییدجویی بهطور معناداری بیشتر بوداست همچنین میان نمرات سبکهای فرزندپروری زنان خیانتکرده و زنان خیانتدیده تفاوت معناداری مشاهده شد (07/2= d) و زنان خیانتکرده در حوزههای محرومیت هیجانی، طردشدن-بیثباتی، بیاعتمادی-آزاردیدن، وابستگی، نقصداشتن-شرم، معیارهای سرسختانه-عیبجویی افراطی، استحقاقداشتن-بزرگمنشی، منفیگرایی-بدبینی، بازداری هیجانی و جلبتوجه-تأییدجویی، نمرات بالاتری کسب کردند. میتوان گفت چگونگی تعامل والدین با فرزندانشان، طرحوارههایی را در آنها شکل داده است و مبنایی برای رفتارهای صمیمانۀ آنان در بزرگسالی و پایبندی به اصل اولیۀ زندگی زناشویی یعنی تعهد میشود.
Comparison of Early Maladaptive Schemas and Parenting Styles among Woman Who Committed Infidelity and Women Who Have Been Victims of Infidelity
English Abstract: The purpose of this study is to compare early maladaptive schemas and parenting styles in women who have committed infidelity and those who have been victims of infidelity. This study is both descriptive and random-comparative in nature. The participants consists of women who live in twenty-two areas of Tehran and have committed infidelity or have been victims of infidelity during the period during 2019-2020. An available sample was used including 61 participating women and 57 victimized women. Data were collected using the Young Schema Questionnaire Short Form (YSQ-SF3) and Young Parenting Inventory (YPI) and analyzed using an independent t-test and SPSS 23 software. The results showed that there was a significant difference between the early maladaptive schemas in two groups (d=0/66). Perpetrators of infidelity had significantly higher levels of emotional deprivation, abandonment/ instability, distrust/ abuse, entitlement/ grandiosity, inadequate self-control/ self-discipline, and approval/ recognition-seeking, while the violated women had higher scores in the defectiveness/ shame schema. In addition, there was a significant difference in parenting style scores between the two groups (d= 2/07) and women who had committed infidelity reported higher scores in the schemas of emotional deprivation, abandonment/ instability, distrust/ abuse, dependency, defectiveness/ shame, relentless standards/ hypercriticism, entitlement/ grandiosity, negativity/ pessimism, emotional inhibition, and approval/ recognition seeking. It can be said that the way parents interact with their children can shape schemas in the child and provide a foundation for their sincere behavior and adherence to principles in adulthood.