نویسندگان:
اعظم خوش صورت موفق1 .1استادیار گروه مطالعات زنان و خانواده، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران
چکیده فارسی: مطالعه ی حاضر باهدف واکاوی تجربه ی زنان سرپرست خانوار در مواجه با رفتارهای پرخطر انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی است و جامعهی هدف، شامل زنان سرپرست خانوار شهر کرمان است که رفتارهای پرخطر داشتند. از این تعداد 28 نفر مشارکتکننده با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند؛ به این صورت که نمونهگیری تا زمانی که محققان به اشباع نظری دستیافتند ادامه داشته است؛ ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در تحقیق حاضر، برای احراز پایایی و روایی، از روشهای پولکینگ هورن بهره گرفتهشده است. یافتههای بهدستآمده حاکی از آن است که عواملی چون جامعهپذیری نامناسب خانوادگی، سرمایه ی اجتماعی پایین، دینداری پایین، وضعیت بد مالی، اثرات بد رسانهای و احساس تنهایی ناشی از شکست در گرایش زنان سرپرست خانوار به رفتارهای پرخطر مؤثر بوده است؛ همچنین تجربیات زیسته ی زنان در زمانیکه رفتارهای پرخطر داشتهاند، نشاندهنده ی اعتماد اجتماعی پایین، مشارکت اجتماعی نداشتن و بیگانگی اجتماعی در میان زنان بوده است . از راهکارهای پیشنهادی افراد موردمطالعه برای برونرفت از شرایط رفتارهای پرخطر میتوان به حمایت اجتماعی و توانمندسازی اجتماعی زنان اشاره کرد.
An analysis of the lived experiences of women heads of households in the face of high-risk behaviors Study of women heads of households in Kerman
English Abstract: The present study aimed to investigate the experience of female-headed households in the face of high-risk behaviors. The present study is qualitative and phenomenological and the target population includes women heads of households in Kerman who had high-risk behaviors. Of these, 28 participants were selected by purposive sampling; Sampling continued until the researchers reached theoretical saturation; The interview data collection tool is semi-structured. In the present study, the horn polking method has been used for reliability and validity. Findings indicate that factors such as poor family socialization, low social capital, low religiosity, poor financial situation, bad media effects, and feelings of loneliness due to failure of female-headed households to engage in high-risk behaviors have been influential; Also, the lived experiences of women when they had high-risk behaviors showed low social trust, lack of social participation and social alienation among women. One of the suggested solutions for people to get out of high-risk behaviors is social support and social empowerment of women.