نویسندگان:

¹استادیار گروه روانشناسی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

چکیده فارسی: هدف: این پژوهش در پی تبیین نقش واسطه­ای صمیمیت در رابطه بین الگو­های ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی است. روش: اینپژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متاهل شهرستان مرودشت بود که 303 نفر ( 162زن و 141مرد) از آن ها به شیوه خوشه­ای تک مرحله­ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، الگو­های ارتباطی کریستین – سالاوی (1984) و صمیمیت زوجین ووندون بروک و هانس برتمن (1995) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون، و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها: نشان دادند که الگوی ارتباطی اجتنابی نتوانست کیفیت (874/0p<) و صمیمیت زناشویی(135/0p<) را متاثر کند. هم چنین، توقع زن و توقع مرد با صمیمیت (314/0-) و کیفیت زناشویی (208/0-) رابطه منفی داشت. الگوی توقع زن تاثیری در صمیمیت زوجین (904/0p<) نداشت، اما تاثیر منفی بر کیفیت رابطه زناشویی (046/0p<) به گونه مستقیم داشت و اما توقع مرد به صورت مستقیم بر صمیمیت (022/0p<) اثر داشت و به صورت غیر­مستقیم و با واسطه صمیمیت در کیفیت رابطه زناشویی (058/0-) تاثیر منفی داشت. در نهایت، الگوی سازنده متقابل توانست صمیمیت (001/0p<) را به گونه مستقیم و کیفیت زندگی زناشویی را با واسطه صمیمیت (234/0) به گونه غیر­مستقیم متاثر کند. نتیجه­گیری: نتایج حاکی از آن بود که کیفیت زندگی زوجین تحت تاثیر مستقیم و غیر­مستقیم الگو­های ارتباطی زوجین از راه واسطه­گری صمیمیت است. گفتنی است با افزایش صمیمیت در میان زوجین تاثیر الگو­های مخرب توقع زن و مرد بر کیفیت روابط زناشویی کم تر شده و تاثیر الگوی سازنده ارتباط بیش تر می­شود و بر عکس.

The Meditating Role of Intimacy in the Association between Communication Patterns and Quality of Married Life

English Abstract: The present study aims to explain the meditating role of intimacy in the association between communication patterns and quality of married life. The research method was descriptive-correlation. The populations of the study included all married teachers of Marvdasht City from whom 303 individuals (162 Females and 141 Males) were selected through single-stage clusters. In this study, The World Health Organization Quality of Life (WHOQOL), Christense-Salavi communication pattern (1984) and Marital Intimacy (Van den Broek and Hans Bratman, 1995) are used. In addition data were analyzed using SPSS and AMOS software and in two statistical levels, descriptive (mean and standard deviation) and inferential statistics (correlation matrix, multivariate regression analysis and path analysis).The results showed that the avoidance communication pattern cannot affect the quality (p<0/874) and intimacy(p<0/135) of marriage. In addition, the demands of husband and wife are negatively associated with quality (-0/314) and intimacy (-0/208) of marriage. The wives’ pattern of demand does not influence intimacy of the couple (p<0/904) but affects the quality of marriage(p<0/046)in a negative and direct manner. However, the husbands’ demands affect intimacy directly(p<0/022) but they influence the quality of marriage(-0/058) in an indirect and negative manner. Finally, the mutual constructive pattern can influence intimacy directly(p<0/001) and quality of marriage indirectly through intimacy(-0/234). It can be concluded that the quality of life for couples directly and indirectly is affected by their communication patterns through meditating role of intimacy. It should be noted that with increased intimacy among couples, the effect of destructive patterns of demand for husband and wife on marital quality decreases and the influence of constructive pattern of relationship increases. The opposite is also the case.