نویسندگان:
حمزه احمدیان، حمزه1 .1استادیار، گروه روانشناسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
چکیده فارسی: زمینه و هدف: هنر بهعنوان یک واقعیت فرهنگی و یک ضرورت در روند تکامل اجتماعی، به برقراری رابطة معنادار میان مفاهیم، تحول در ساختارهای شناختی و انتقال یادگیری در بسترها و بافتهای جدید میپردازد. در این راستا «تربیت هنری» به فرایند شکوفایی و رشد مهارتهای فکری و شناختی و تولید ایدههای نوین گفته میشود و یکی از مهمترین کارکردهای نظام آموزش اخلاقی پیشرو به شمار میآید و به شکلگیری هویت فرهنگی، رفتارسازی در جامعه، هدایت افراد بهسوی هنجارها و تکوین معرفتی منتقد میانجامد. با توجه به نقشی که متولیان تربیت اخلاقی بر عهده دارند، تدوین اصول راهنمای عمل و روش مؤثر و متناسب با وضعیت فکری و دگرگونیهای محیطی ضروری بهنظر میرسد و بهطورخاص بیان نظریههای ژرفاندیشانة آیتالله جوادی آملی، در حوزة تربیت هنری ضرورت مییابد. روش تحقیق: در این نوشتار، سعی بر آن است که با روش اسنادی (کتابخانهای) پس از تبیین موضوع «تربیت هنری» بهعنوان یکی از موضوعات نوین در آثار فلاسفة تعلیم و تربیت، اصول و مبانی تربیت هنری، از منظر آیتالله جوادی آملی مورد واکاوی قرار گیرد. یافتههای تحقیق: از منظر آیتالله جوادی آملی، هنر در کنار اخلاق و باورها و آگاهیها، در زمرة مصادیق فرهنگ شمرده میشود و به ظهور انسانهایی رشدیافته و جامعهای متعالی میانجامد. نتیجهگیری: آیتالله جوادی آملی، عقلگرایی و فطرتپذیری و اخلاقمداری را بهعنوان مهمترین مبانی تربیت هنری، برشمردهاند. در منظومة فکری آیتالله جوادی آملی اصول تربیت هنری نیز که از مقایسه و ملاحظة مبانی و اهداف به دست میآید، در دو اصل «لزوم توجه به دیداریترین و بیرونیترین نمود آثار هنری» و همچنین «ضرورت توجه به مضامین یا درونمایههای آثار هنری» مورد توجه قرار گرفته است. ایشان رسالت هنر و هنرمندان را مدیریت جامعه بهوسیلة عقلانیت دانستهاند.
2
English Abstract: 2