چکیده فارسی: رشد چشمگیر دانش و فناوری های نوین، همراه با تغییرات بنیادین نظام بین الملل در قرن گذشته، چهره جهان معاصر را به کلی متفاوت از گذشته ساخته است . توأم شدن این تغییرات با تحولات فرهنگی و اجتماعی، جوامع بشری را، به نسبت های متفاوت، با چالش های اساسی در حوزه های گوناگون روبرو نموده و زمینه ساز بروز بحران در شرایط زندگی و سازگاری انسانها با آن شده است . در چنین وضعیتی است که امنیت عمومی برای دولتمردان اهمیت خود را به صورت بارز نمایان می سازد. پس می توان گفت که امروزه یکی از دغدغه های اصلی دولت ها در جوامع تامین امنیت شهروندان خود در ابعاد گوناگون می باشد. از این رو دولت ها با ایجاد سازمان ها و نهادهای مختلف از جمله سازمان پلیس درصدد تحقق این امر مهم بر آمده اند. با توجه به نقش بی بدیل این سازمان در زندگی مردم، اقتدار قانونی آن در راستای تامین امنیت و آسایش فردی و اجتماعی ، موجب افزایش حساسیت شغل آن ها شده است. این نهاد در کشور ما با عنوان نیروی انتظامی شناخته شده است که وظیفه مهم حفظ امنیت و آسایش عمومی رامحور فعالیت های خود قرار داده است اما برای این که این نهاد قادر باشد به وظایف خود به نحو احسن عمل نماید باید دارای قابلیت ها و شایستگی هایی به ویژه برخوردار از اخلاق حرفهای باشد تا از این طریق اعتماد مردم را جلب نماید، اما از سوی دیگر پرسنل این سازمان به دلیل داشتن اقتدار قانونی نباید هیچگاه از موقعیت شغلی خود برای رسیدن به منافع شخصی خودسوء استفاده نمایند که این امر خود آسیب جبران ناپذیری بر وجهة سازمان پلیس خواهد زد و موجب سلب اعتماد عمومی از این نهاد که نقش مهمی را در جامعه ایفا می نماید خواهد شد. بنابراین ما در این پژوهش برآنیم که ابتدا یک تعریف جامع و مانع از پلیس، وظایف و اهداف آن در جامعه به دست دهیم و در بخش دوم مقاله به بسترهای اخلاقی که در سازمان پلیس باید وجود داشته باشد تا به نحو مطلوبی وظایف خود را به انمجام برساند، خواهیم پرداخت.
3
English Abstract: 3