چکیده فارسی: با این که اسلام برای تمام حوادث و وقایع، حکم شرعی وضع کرده اما حکم بعضی از افعال و موضوعات در نصوص شرعی به صراحت ذکر نشده است؛در عرض «نص»، راه « استنباط احکام »مطرح گردیده که از طریق اجتهاد انجام می شود. ضمن اختلاف در مفهوم اجتهاد، بعضی ها اظهار داشته اند با وجود پیامبر(ص)، نیاز به اجتهاد پدید آمد. اولین کسی که نیاز به اجتهاد پیدا کرد، شخص پیامبر (ص) بوده اند که در عرض احکام منصوص وحیانی به استنباط احکام پرداختند و بعضی روایات را که به نقل واحد روایت گردیند، مستند نظر خودشان قرار داده اند. در مقابل این نظریه، بعضی ها با طرح وحی قرآنی و وحی غیر قرآنی تمام اظهارات پیامبر (ص)را وحیانی دانسته و آن حضرت را بی نیاز از اجتهاد دانسته اند که این نظریه با مستندات و مؤیدات قرآنی مورد تأیید و استدلال قرار گرفت و در عین حال نیز اجتهاد در غیر حوزه شریعت ، برای پیامبر (ص) مجاز دانسته شد.
4
English Abstract: 44