چکیده فارسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پژوهش استنتاجی (الگوی بازسازی فرانکنا) انجام شده، و هدف آن بررسی میان رشتهای تربیت عاطفی و ساختار آن در قرآن است؛ لذا پس از بیان مبانی این فرایند بر اساس اسناد در قالب گزارههای واقعنگر دینی و علمی و همچنین استخراج ضرورتها و توصیههای عملی قرآن، ساختار تربیت عاطفی در قالب اهداف و اصول و روش شکل گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که عواطف در قرآن با پشتوانه معرفتی از احساس جدا میشود. تربیت عاطفی با مبانی انسانشناسی و معرفتشناسی وارد فرایند تربیتی میشود و همسو با هدف نهایی نظام تربیتی، پرورش عواطف و مدیریت آن را براساس ارزشها بر عهده دارد. علاوه برآن با رشد هوش فکورانه و انگیزش درونی به یادگیری کمک میکند. این تربیت با اصولی مانند اصل ارتقای عاطفی، اصل مخاطبشناسی و اصل تفکر راهبردی و با الهام از توصیههای عملی قرآن مانند انذار و بشارت، مراقبه و محاسبه، حاوی روشهای کاربردی در مهارتهای ارتباطی و روشهای تدریس و آموزش است.