چکیده فارسی: اگر در گذشته، لشکر کشی و روانه کردن سپاه عظیم سبب وحشت و فرار مردم از خانه و زندگی خود و جهان گشایی، موجب ویرانی شهرها و خونریزیها میشد، امروز به دلیل توسعه دانش نظامی و تولید جنگ افزارهای ویرانگر، این نگرانی تبدیل به مشکل روانی گردیده و توسعه منافع به دلیل نداشتن تعریف شفاف تسهیل کننده هر نوع تجاوزگری و سفاکیت شده و در قالب آن هزاران فاجعه پی هم به وقوع میپیوندد امروزه صحنه نبرد منحصر به یک جبهه و چند جبهه نیست، بلکه صحنه نبرد یک صحنه کامل به بزرگی کره خاکی میباشد و اگرچه استفاده از روشها و جنگافزارها ظاهرا محدود است ولی در اصل چنین به نظر نمیرسد در این راستا بدون شک پدیده ترور یک روش خونبار و ویرانگر برای به زانو درآوردن دشمن است، تنها روشی است که پیامدهای ناخواسته و قهری به دنبال دارد؛ و مرگهای اتفاق افتاده و فجایع به بار آمده شاید جزو اهداف غایی تروریستها نباشد، ولی از این پیامدها راه گریزی نبوده و همین امر باعث دلهره شده و درد و رنج ناشی از ترور باعث تاثر شده و عکسالعملهایی را در پی داشته است در اینجا درصدد تحلیل و بررسی پدیده تروریسم از منظر فقه شیعی و حقوق بینالملل هستیم، به تعبیر دیگر اصول و مبانی فقهی و احکام ترور و تروریسم با دو رویکرد فقه شیعی و حقوق بینالملل از اهداف و انگیزههای این نوشتار محسوب میشود پدیده تروریسم و ترور اگرچه به صورت ابتدایی خود سابقهای طولانی دارد، لیکن از مفاهیم و اصطلاحات جدید و مدرنی است که به تازگی وارد ادبیات سیاسی جهان شده و در عین حال مفهوم تروریسم از مسائل مستحدثه فقهی است که در معنا و اصطلاح فعلی خود از سابقه چندانی برخوردار نیست در این مقاله، ابتدا به مفهومشناسی واژگان کلیدی پرداخته خواهد شد و در ادامه شاخصه تروریسم از دیدگاه فقه اسلام و حقوق بینالملل مورد بررسی قرار خواهد گرفت