نویسندگان:
نگار بهمنی1 ، احسان شیرپور2 ، مهران شهسواری3 ، محمد کهیانی4 ، لیلا احمدی5 ، رضا کردامیری6 .1دانشگاه اصفهان
2کارشناسی ارشد مشاوره مدرسه، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
3کارشناس علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، واحد پرند، ایرا ن
4کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
5کارشناس ارشد علوم تربیتی، گرایش آموزش و پرورش پیش از دبستان، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایرا ن
6کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه پیام نور، واحد خرم آباد، خرم آباد، ایران
چکیده فارسی: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر بهبود تفکر انتقادی در در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با اسپسیفایر نوشتن بود روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری ۲ ماهه بود در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر ۹ تا ۱۱ ساله مبتلا به اختلال یادگیری خاص شهر ملارد در سال تحصیلی ۱۴۰۳ ۱۴۰۲ بودند در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۰ نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در ۱ گروه آزمایش ۱۵ نفر و ۱ گروه کنترل ۱۵ نفر جایگزین شدند سپس مادران این کودکان در گروه آزمایش تحت آموزش فلسفه برای کودکان قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند از آزمون هوش ریون کودکان RPM ریون ۲۰۰۳ ، پرسشنامه اختلالات یادگیری خاص کلورادو CLDQ ویلکات و همکاران ۲۰۱۱ ، آزمون اختلال نوشتن FWDT فلاح چای ۱۳۷۴ و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی CTDI ریکتس ۲۰۰۳ به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی انجام پذیرفت نتایج نشان داد آموزش فلسفه برای کودکان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر افزایش تفکر انتقادی داشته است ۰۵/۰ P< بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش فلسفه برای کودکان می تواند به عنوان یک مکمل برای توانبخشی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص با اسپسیفایر نوشتن در مراکز مشاوره اختلالات یادگیری به کار برده شوند