نویسندگان:

فردین فروغی سوها¹ ، عادل زاهد بابلان² ، علی خالق خواه³ ، مهدی معینی کیا⁴ .

¹University Of Mohaghegh

²University Of Mohaghegh

³University Of Mohaghegh

⁴University Of Mohaghegh

چکیده فارسی: هدف پژوهش حاضر بازاندیشی در ساختار مدارس:طراحی و تایید مدل خلاقیت محور برای آموزش ابتدایی بود. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت محتوایی کیفی – کمی می‌باشد. در فاز کیفی برای بدست آوردن داده‌ها از مصاحبه ساختارمند استفاده شد و نتایج بدست آمده با استفاده از روش اشتراوس و کوربین در قالب کدهای باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله کمی، داده‌ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نتایج کیفی گردآوری شده و برای تجزیه و تحلیل از روش مدل معادلات ساختاری (حداقل مربعات جزئی استفاده) شد. جامعه آماری بخش کیفی سرگروه‌های درسی و معلمان سرآمد استان اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تا دستیابی به اشباع نظری و با روش نمونه‌گیری هدفمند 12 نفر انتخاب شدند. جامعه ‌آماری بخش کمی نیز کلیه معلمان زن و مرد شاغل در ناحیه یک اردبیل به تعداد 1070 نفر اردبیل بودند که بر اساس فرمول کوکران 320 نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.نتایج حاکی از آن است که در مرحله کیفی 71 کد باز، 17 کد محوری و 6 کد انتخابی به دست آمده و مشخص شد که الگوی مدرسه خلاق تحت تاثیر مقوله‌های آموزش و توسعه حرفه‌ای، برنامه‌ریزی و طراحی درسی، فرهنگ خلاقانه، توسعه خودکار آمدی، عوامل خانوادگی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، کالبد آموزشی، فعالیت‌های یاددهی یادگیری، تکنولوژی آموزشی، ارتباط با جامعه، سازمان مثبت گرا، ترویج پژوهش قرار دارد. همچنین طبق نتایج مرحله کمی تمام مولفه‌های با مقوله خود رابط مثبت و معناداری دارد.

کلمات کلیدی: خلاقیت ، دوره ابتدایی ، مدارس خلاق .

Rethinking School Structure: Designing and Validating a Creativity-Based Model for Primary Education

English Abstract: The aim of the present study was to identify and validate the creative school model in elementary school. The present study is applied in terms of its objective and qualitative-quantitative in terms of its content (mixed approach). In the qualitative phase, structured interviews were used to obtain data, and the results obtained were analyzed using the Strauss and Corbin method in the form of open, axial, and selective codes. In the quantitative phase, data were collected using a researcher-made questionnaire based on the qualitative results of the first phase, and confirmatory factor analysis and partial least squares were used for analysis. The statistical population of the qualitative section was the heads of subject groups and outstanding teachers in Ardabil province in the academic year 1402-1403, of which 12 people were selected until theoretical saturation was achieved and with the purposive sampling method. The statistical population of the quantitative section was all male and female teachers working in the first district of Ardabil, 1070 people, who were selected as a statistical sample based on the Cochran formula and according to the principle of questionnaire reversibility,320 people were selected as a statistical sample using the multi-stage cluster sampling method. The results indicate that in the qualitative stage, 70 open codes, 17 axial codes, and 6 selected codes were obtained, and it was determined that the creative school model (P<0.05 and t-value>1.96

Keywords: creativity , elementary school , Creative Schools .