چکیده فارسی:
زمینه و هدف: رابطه زناشویی که اساس روابط خانوادگی و تربیت نسل‌های آینده است، به عنوان مهم‌ترین رابطه انسانی تلقی می‌شود. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی یادگیری تئوری انتخاب به روش عادی و یادگیری خرد بر صمیمیت‌زناشویی زنان بود.
روش: روش پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون_پس‌آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری زنان متاهل مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره ندای‌درون در خرداد و تیر ماه سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 45 زن به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش 1، آموزش تئوری انتخاب به روش عادی را در 8 جلسه 60 دقیقه‌ای و گروه آزمایش 2، یادگیری خرد تئوری انتخاب را در 8 جلسه 15 دقیقه‌ای دریافت کردند و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه صمیمیت‌زناشویی اولیاء و همکاران (1385) بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و استفاده از نرم‌افزار spss نسخه 23 انجام شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که یادگیری تئوری انتخاب به روش عادی و یادگیری خرد بر افزایش صمیمیت‌زناشویی زنان اثربخش است (05/0>P).
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که یادگیری تئوری انتخاب به روش عادی و یادگیری خرد با تغییر رفتار از طریق انتخاب اعمال رفتاری مفید و سازنده، حق انتخاب و رفتارهای مطلوب به گونه‌ای سازنده منجر به ارتقای صمیمیت‌زناشویی زنان می‌شود.
Comparing the Effectiveness of Choosing Theory Learning in the Normal way and Micro Learning on Marital Intimacy of Women
English Abstract: Background and purpose: Marital relationship, which is the basis of family relationships and education of future generations, is considered as the most important human relationship. The purpose of this research was to compare the effectiveness of learning choice theory in the normal way and micro learning on women's marital intimacy. Method: The research method was a semi-experimental pre-test-post-test type with a control group and a follow-up period. The statistical population was married women who referred to Nedaye daron counseling center in June and July of 2021, from among them 45 women were selected by purposeful sampling and were randomly assigned to two experimental groups and one control group. Experiment group 1 received education of choice theory in the normal way in 8 sessions of 60 minutes, and experiment group 2 received micro-learning of choice theory in 8 sessions of 15 minutes, and the control group did not receive any intervention until the end of the research. The research instrument was the Marital Intimacy Questionnaire of parents and colleagues (2006). Data analysis was done by analysis of variance with repeated measures and using SPSS version 23 software. Findings: Findings showed that learning choice theory in the normal way and learning wisdom is effective in increasing marital intimacy of women (P<0.05). Conclusion: Based on the findings of the research, it can be concluded that learning the theory of choice in a normal way and learning wisdom by changing behavior through choosing useful and constructive behaviors, the right to choose and desirable behaviors in a constructive way leads to the improvement of women's marital intimacy.